حاکمیت، جوانان و مطالبات آنان را نمیشناسد / میدانداری تندروها، نتیجه معکوس دارد
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۴۵۵۱۱
رسول سلیمی: بیقراری، افزایش انرژی و میزان فعالیت، خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگبینی، احساس خشم و پرخاشگری، انتقادناپذیری، تحریکپذیری، پرحرفی و صحبت کردن فشرده، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر بهطور غیر معمول، عدم توانایی برای تمرکز، حواسپرتی، کاهش نیاز به خواب، اعتقادات غیرواقعی در مورد توانمندیها و قدرت فرد همانند افزایش اعتمادبهنفس از ویژگی های فردی است که به اختلال دوقطبی دچار شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فردای آغاز اعتراضات به فوت مهسا امینی که استمرار آن، انگیزه های متکثری را به درون مایه های اعتراضات افزود و حوزه های اقتصادی، معیشتی و سیاسی بیشتری را وارد شعارهای معترضان کرد، جامعه ایرانی اگرچه معترض است اما نمی دانست در پی اعتراضات ۷۰ روزه به دنبال چه آلترناتیو و حتی درخواستی است. در سوی مقابل حکومت که به باور کارشناسان سیاسی غافلگیرانه، اعتراضات را دنبال می کرد با شگفتی مضاعفی رو به رو شد. جامعه ای در برابر او قرار گرفته بود که شناخت نسبت به آن اندک و تغییرات صورت گرفته در جامعه آن هم در نسل های جدید، غیرقابل باور می نمود.
در این میان جامعه و دولت، اگرچه بعضا بر نبود یا نادیده گرفتن دیگری پافشاری می کردند اما توصیف این وضعیت که در ۷۰روز حضور خیابانی جامعه و دولت (در معنای stat)، شاهد فقدان تصمیم برای همگرایی معترضان و نهادهای دولتی هستیم، وضعیتی از یک اختلال در سیاست ایران را به نمایش گذاشته است. بیماری که ترکیبی از خشونت، پرخاشگری، انتقادناپذیری و اعتقادات غیرواقعی درباره توانمندی ها، هم جامعه و هم دولت را به کنشگری رادیکال سوق داد.
از سوی دیگر انسان ایرانی در این اعتراضات، همواره نگران بود که وضعیت روانی، اقتصادی و اجتماعی که اکنون دارد با لحظهای دیگر چه تفاوتی پیدا میکند. به همین دلیل نیز افق معنایی روشنی در مقابل خود ندید. در نتیجه همواره حسرت گذشته را میخورد و کنشهای خشونت آمیز بی پروا برای ساخت آینده ای داشت که بر ویرانی های امروز استوار می شد.
این در حالی است که برخی استادان دانشگاه معتقدند «وقایعی که در ایران در جریان است نوعی آنتالوژی یا هستی شناسی در شُدن دارد و هر لحظه اش واقعه دیگری است». این گروه از کارشناسان در تحلیل رفتار معترضان، دلیل تندروی آنهارا عبور از همه جریانهای سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا و منتفی کردن نقش آنها می دانند. آن هم در شرایطی که« حق انتخاب سیاسی در انتخابات»،« حق زیستن با کرامت انسان» نادیده گرفته شده است.
این استادان دانشگاه اذعان دارند که از نگاه معترضان «زندگی فقط زیستن مادی نیست، زیستن روانی، زیستن هویتی و شخصیتی، زیستن فرهنگی انسان ها هم هست. زیستن با کرامت است. زیستنی که دیده شود، تاثیرگذار و انتخابگر باشد. اما همواره یک دیگری بزرگ نظم نمادینی ایجاد کرده تا گونه زیستن را به او دیکته کند؛ گونه بودنش، روابطش، خندیدن و گریه کردنش را، اسطوره هایش، خوب و بدش را، زشت و زیبایش، دوست و دشمنش را، همه چیزش را دیکته کند.» در چنین وضعیتی، جامعه به سمت بیماری اضطراب و دوقطبی پیش می رود که از یک سو آرمان هایش مدینه فاضله در نگاهش تصویر کرده ولی در واقعیت، فرسنگ ها با مدینه فاضله فاصله دارد.
جامعه ایرانی میداند چه نمی خواهد، نمی داند چه می خواهد
از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی و از انقلاب۵۷ تا به امروز، جامعه ایرانی در اعتراضات و حتی جنبش های اجتماعی خود، می داند چه نمی خواهد اما نمی داند چه می خواهد. رفتار معترضان مجموعه ای متناقض از نادیده انگاشته هایی است که لجبازانه به دنبال نفی دیگری هستند. اگرچه برخی سیاسیون دولتی نیز به این وضعیت دامن زدند و در شعارهای انتخابات۱۴۰۰ به دنبال «عبور از وضع موجود» بودند. اما عبور از وضعیت موجود نه در شعارهای قالیباف که از «حکمرانی نو» سخن میگفت محقق شد و نه در شعارهای رئیسی که از «مقابله با بانیان وضع موجود» صحبت کرد.
علاوه بر مسایل بالا قالیباف و رئیسی نیز حتی در اعتراضات امسال، منفعلانه،تلاش نکردند با بدنه اصلی معترضان ارتباط گرفته یا با اصلاح قانون برگزاری اجتماعات و تجمعات، آنها را به رسمیت بشناسند. نتیجه آن شد که به تایید روزنامه همشهری، بیش از ١۵٠٠ تجمع بدون مجوز از سال ١۴٠٠ تا به امروز برگزار شد اما معترضان به رسمیت شناخته نشدند.
به اذعان روزنامه جوان،در سال ۱۳۹۵ بیش از ۱۵۰۰ تجمع اعتراضی و ۱۹۵۲ اعلام نارضایتی از طریق طومارنویسی و در نیمه اول سال ۱۳۹۶ بیش از ۱۳۸۷ تجمع اعتراضی در سراسر کشور برگزار شده است. در همین سال ۲۱۴ اعتصاب موقت اعتراضی و ۳۴۲۹ اعتراض طوماری و کتبی برای مسئولان کشور ارسال شده است. اما متاسفانه در فاصله اعتراضات سال ٩۶تا ١۴٠١، برنامه جدی برای پاسخگویی به اعتراضات یا تعیین مکان برای آنها برای جلوگیری از خشونتهای خیابانی، طرح ریزی نشده است.
سهم بی تدبیری ها
سختی معیشت، قیمت ناباورانه مسکن که طی فقط چندسال ١٠برابر شده، فقدان ثبات در بازار ارزاق عمومی، سهم بی تدبیری ها، غفلت ها، دیرعمل کردن ها، آینده پژوهی نکردن ها، کم نبوده است. مسامحه نمایندگان مجلس برای استفاده از ابزارهای نظارتی همچون سوال یا استیضاح، با وجود کوچکتر شدن سفره مردم و کاهش توان خرید ایرانی ها، این گمان را تقویت کرده که برخی مقامات کشور علیرغم اطلاع از آمارهای اقتصادی، تصمیمی برای اصلاح وضعیت موجود ندارند.
در عین حال نشانه های موثری از اصلاح یا تغییر سیاست های اقتصادی برای گشایش در سفره مردم دیده نمی شود. این در حالی است که با کوچکتر شدن سفره مردم و کاهش توان خرید، به نظر می رسد یا آمارهای واقعی و مهم به سمع و نظر نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای هیات دولت نمی رسد و یا اراده ای از سوی نمایندگان مجلس برای استفاده از ابزارهای نظارتی بر دولت وجود ندارد. وضعیتی که در آن، دولت و مجلس با کارهایشان مردم را ناامید می کنند.
تاخیر در تصمیم نظام حکمرانی
نظام حکمرانی کشور سالهاست در بسیاری از مسائل از تعریف پاسخ ایجابی باز مانده و به پاسخ های سلبی نظیر فیلترینگ و قطع اینترنت، رسیده است اما در پاسخ به این پرسش که چه خوب است و چه می توان کرد، مانده ایم و پاسخ های ایجابی از جنس پیام رسان های داخلی یا دور زدن تحریم ها به مشکل خورده و پاسخ کاملی به پرسش ما نداده است.
در یک صورتبندی کلی، نظام تصمیم سازی در کشور مبتنی بر رضایت حداکثری مردم نیست و تصمیمات با اصطکاک مردم متاثر از فاصله نخبگان با تصمیم گیران و همچنین عدم درک مشترک مردم و حاکمیت از مصالح و منافع عمومی، به تنش و منازعه منتهی می شود.
جغرافیای اعتراضات ١۴٠١درهای بسته
ناآرامیهای اجتماعی که ویژگی آن حضور پررنگ جوانان است، خبر از وضعیت مخاطرهآمیز آنها میدهد. در دو دهه اخیر وخامت حال بازار کار، آنها را با درهای بسته اشتغال مواجه کرده است. افت کیفیت آموزش به ویژه در سطح تحصیلات عالی، آنان را از مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار و زندگی کارآمد، محروم نگه داشته است.
فشارهای اقتصادی، نقاط عطف زندگیشان مانند ازدواج و فرزندآوری را به تعویق انداخته. سبک زندگی و آزادیهای کلیدیشان تحت تاثیر سیاستها و مقررات نادرست پیوسته تهدید و تحدید شده. رویای دست یافتن به استقلال و خودمختاری فراتر از چیزی است که جامعه به آنها میدهد.
فصل جولان مدیران غیرمتخصص
نظام گزینش و تعیین مدیران با ملاک ها و معیارهای عینی وجود ندارد که افراد ناگهان از عرصه های فنی و مهندسی به حوزه های فرهنگی، از حوزه های سیاسی به بخش های اجتماعی و از بخش های امنیتی به مدیریت های اقتصادی می رسند؟
از نمونه های یکسال اخیر این موضوع، انتصاب علیرضا زاکانی با مدرک پزشکی هسته ای به سمت شهرداری تهران و انتصابات فامیلی دولت رئیسی اشاره کرد که علیرغم مقاومت افکارعمومی به آنها اعتنایی صورت نگرفت تا آنجا که همین روزها مهرداد بذرپاش با مدرک و سابقه ای غیر مرتبط برای وزارت راه از سوی دولت، معرفی شده است.
عدم شناخت حاکمیت از نسل جدید
این روزها حاکمیت با نسلی روبهرو است که به مدد شبکههای اجتماعی و وسایل ارتباط جمعی به بیان اینگلهارت ارزشهایش فرامادی شده است، اما در عین حال به خاطر وضعیت اقتصادی تحریمزده کشور، امنیت اقتصادی آنها که رافع نیازهای ابتدایی همچون اشتغال و ازدواج و فرزندآوری است، در مخاطره قرار گرفته است.
به عبارتی این نسل هم به خاطر وضعیت اقتصادی خود معترض است و هم به خاطر عدم امکان تحقق ارزشهای فرامادی همچون حق انتخاب سبک زندگی، حق دخالت در تصمیمگیریهای دولت، حق آزادی بیان، حق بیشتر مردم در تصمیمگیریهای مربوط به کار و اجتماعشان، حق برخورداری از جامعهای دوستانهتر و انسانیتر.
صداهایی که شنیده نمیشود
در حال حاضر احزاب زنده و پویا، نهادهای واسط و NGOهایی که بتوانند نقش میانجی بین این گروه و حاکمیت بازی کنند، وجود ندارد. به عبارتی حاکمیت خودخواسته خود را از داشتن نهادهای واسط محروم کرده است.
اصلاح قانون تشکیل تشکلهای مردم نهاد و نگاه امنیتی به این تشکلها در کنار سکوت و بی اعتنایی به نتایج انتخابات١۴٠٠ که نشانه های برجسته اعتراض اکثریت جامعه، در آن عیان و آشکار بود، از همان زمان اعتراضات خشونت آمیز سال ١۴٠١ را پیش روی کشور قرار می داد.
مراجع تصمیم ساز موازی در حاکمیت
این روزها بخشی از ساختار حکمرانی ایران، در پاسخ به مسائل اصلی دچار جمع بندی های ناقص است؛ از مسئله مواجهه با پوشش های خارج از عرف که پاسخ به آن، بین رها کردن تا گشت ارشاد، دچار سرگردانی است تا مسئله فضای مجازی که باز هم بین رها کردن تا صیانت و فیلترینگ در نوسان است، نسخه هایی شکل میگیرد و اجرا می شود که پاسخ روشن و قابل دفاعی در بین طیف های مختلف نخبگان جامعه ندارد.
از سوی دیگر مراجع تصمیم ساز موازی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای امر به معروف و نهی از منکر و مجلس در کنار سیاستهای پلیس در حجاب و عفاف، حائز ویژگی وحدت در اجرا نیست و نسبت به تصمیمات و سیاستهای فرهنگی، مسئولیت واحد وجود ندارد.
اجماع نخبگانی و نمایندگی سیاسی فراگیر
اعتراضات اخیر که در آن، جوانان در تمامی حوزههای اشتغال، آموزش، بهداشت و عدالت گرفته تا مسکن، ورزش، برابری جنسیتی و محیط زیست، نیازها و علایق خودرا نشان دادند به دنبال راه حلی برای عبور به وضعیتی هستند تا از یک سو نوعی حکمرانی مطلوب را شکل دهند و از سوی دیگر از وضعیت موجود عبور کنند.
کارشناسان سیاسی معتقدند «در وضعیت کنونی تن دادن به شیوه های تندروها برای حل منازعه، به ویژه از طریق اطاعت طلبیدن از مردم بدون حل فرآیندهای مشارکت مردم برای دخالت در سرنوشت خود، و همچنین ایجاد بحران در ارتباط با همسایگان مورد توصیه تندروها، می تواند نتیجه عکس به بار بیاورد.» در نظامی که سیاستها و تصمیمات بر مبنای دیدگاهها و سلایق بزرگسالان شکل میگیرد، نیازهای جوانان پیشرو، به ندرت شناسایی شده و پاسخ درخور دریافت نمیکنند.
از این رو برای دادن صدا به جوانان و توانمند کردن آنها، به همکاری بیننسلی قویتر و موثرتر نیاز است. این همکاری مبتنی بر ایجاد بستر مدنی و سیاسی فراگیری است که در آن، حضور اندیشههای جوان در کنار تجربه نسل گذشته به رسمیت شناخته شود. برای رسیدن به این هدف دو راه بیشتر وجود ندارد: بازسازی اعتماد و ایجاد نمایندگی سیاسی فراگیر؛ که اولی در سایه «شفافیت» و «صداقت» سیاستمداران محقق میشود و دومی در سایه «انتخابات آزاد».
بیشتر بخوانید:
مقابله با بدحجابی، سیاست می خواهد نه آدم سیاسی/ اگر چاره جویی نشود مساله حجاب از حالت سیاسی به امنیتی تبدیل می شود با چه افرادی در موضوع حجاب باید برخورد «اطلاعاتی و امنیتی» شود؟ / تقسیم بندی خبرگزاری اصولگرا از بدحجاب ها دوقطبی سازی های خطرناک؛ از بی حجاب و با حجاب تا انقلابی و غیرانقلابی۲۱۶۲۱۳
کد خبر 1708439منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: دولت سیزدهم شورای امنیت کشور سیدابراهیم رئیسی مجلس یازدهم محمد باقر قالیباف وجود ندارد داند چه سیاست ها جامعه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۴۵۵۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام دستاوردهای دولت رئیسی را می توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
رئیسی و مردانش برخلاف آنچه گفتند و وعده دادند عملکردهای چندان موفقیتآمیز و امیدوارکنندهای در حوزه اقتصاد را نداشتند تا به جامعه اینگونه القاء کنند که عملکردی فراتر از دولتهای گذشته داشتیم و بابت این عملکردها باید مورد تقدیر و تکریم هم قرار بگیریم.
به گزارش آرمان ملی، رئیسجمهور و دولتمردان معتقدند که وضعیت جامعه بهلحاظ مسائل مختلف مساعد و رو به پیشرفت است و انتقادها نیز محلی از اعراب ندارد و آنها که از وضعیت فعلی انتقاد میکنند درکی از عملکرد دولت ندارند.
از طرفی، اما تحلیلگران، کارشناسان و مردم عادی که این شرایط را با گوشت، پوست و استخوان خود لمس میکنند نظر دگرگونهای دارند و معتقدند که دولت رئیسی نه تنها نسبت به گذشته عملکرد مطلوبتر و بهتری نداشته بلکه هر چه جلوتر میرود روند عملکردها و منبعث از آن شرایط جامعه بغرنجتر میشود.
نگاهی به افزایش لجامگسیخته قیمتها در بازارهای مختلف مثل سکه و ارز که تاثیرات فزاینده خود را بر کالاهای مصرفی و مایحتاج مردم گذاشته و میگذارد بیانگر آن است که عملکرد دولت چندان قابل قبول نبوده و نیست.جالب اینکه در چنین شرایط بغرنج اقتصادی برخی دولتمردان یا چهرههای سیاسی و نمایندگان از عملکرد مطلوب دولت میگویند و معتقدند که باید از این عملکرد فیلم درست کرد و به نمایش عموم درآورد.
چنانکه سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی دولت شهریورماه گذشته در این خصوص گفته بود: «لازم است برای تک تک این اقدامات و دستاوردها مستند و حتی فیلم و سریال ساخته شود و نمایشگاه برپا گردد.» این همان اختلاف نگاه به عملکردهاست که جامعه خود را در وضعیت بغرنجی میبیند، اما دولت و جریان همراه معتقد به ساخت فیلم از عملکردهای دولت هستند.
2 نوع فیلم از عملکرد دولت نگاهی به کارکرد 3 ساله دولت نشان میدهد که دولت در تحقق بسیاری از وعدههای خود از جمله ساخت یک میلیون مسکن؛ ایجاد یک میلیون شغل، رساندن تورم به نصف و تک رقمی کردن آن و تک نرخی کردن ارز ناموفق بوده است. مسائلی چون برجام و FATF نیز به حال خود رها و کلا کنار گذاشته شده است. اما اینکه برخی بدون نگاه به این مسائل و گویی اینکه در این جامعه زندگی نمیکنند و از دولت عملکرد اقتصادی حمایت میکنند قابل تامل است. چنانکه اخیرا حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت؛ «قطعا با توجه به اقدامات دولت لازم است که فیلمی از این اقدامات ساخته شود. اطلاعرسانی و اینکه مردم را در جریان اقدامات شایسته دولت قرار دهیم باید انجام شود. دولت دستاوردهای مثبتی در حوزه سیاست خارجی و داخلی داشته است که باید در این رابطه اطلاعرسانی شود و بهتر است این اطلاعرسانی در قالب ساخت فیلم یا مستند باشد.» با مطالعه برخی از این اظهارات دقیقا این پرسش پیش میآید که باید از کدام اقدام و عمل دولت فیلم ساخت که مردم ببینند و از دیدن آن لبخند رضایت بر لبانشان بنشیند. تورم میانگین 40 درصد در 3 سال اخیر را که قرار بود طی مدت 4 سال نصف و سپس تک رقمی شود یا قیمت ارز را که تا کانال70 هزار تومانی رفت و با کاهش 11 هزار تومانی در کانال 59 هزار تومان قرار دارد و برخی مدح و ثنایش میگویند؟ البته این همان ارزی است که قرار بود تک نرخی شود. شاید هم میخواهند از چندین دوره مذاکرات بیحاصل برای احیای برجام فیلم بسازند. به هر حال اگر هم فیلمی ساخته شود از دو نگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در فیلمی که دولت از اقدامات خود بسازد؛ قهرمان آن سیدابراهیم رئیسی است که به قرائت دولتیها مدیریت بیعیب و نقصی را به نمایش گذاشته و توانسته شرایط را مطلوب و جامعه را راضی نگه دارد. ضدقهرمانش هم منتقدانی هستند که دلسوزانه نسبت به شرایط جامعه و عملکردهای انتقادآمیز هشدار میدهند. اما فیلمی که واقعیت امور را به جامعه نشان دهد قهرمانش دولتمردانی خواهند بود که با عملکردهایشان تورم افسارگسیخته و قیمت ارزی را ببار آورده و چنین وضعیت اقتصادی را برای مردم رقم زدهاند. ناگفته پیداست آنچه در باب دولت در قالب انتقاد از عملکردها گفته میشود دلسوزانه و از سر خیرخواهی است و اینکه برخی هر نقد و انتقادی را سیاهنمایی میخوانند از این رو است که یا تعریف درستی از نقد ندارند و یا نمیخواهد کسی به دولت متبوعشان انتقادی وارد شود. کانال عصر ایران در تلگرام